آرشيو مطالب
امکانات وب |
تمام هستیم
شبي به دست من از شوق سيب دادي تو
امشب برایت می نویسم امشب که شبی است ساکت و زیبا چشمانم را می بندم لبخند می زنم لبخند میزنم به شکوه این شب که به یاد توام باز وباز ... و همیشه. می اندیشم آیا لحظه ای هست که به یاد تو نباشم؟ می اندیشم به وقت اندوه ... به وقت گریه ... به وقت دلتنگی ... به وقت خنده ... و می بینم که یادم چه وفادار بوده به یادت. امشب برایت می نویسم امشب که به اندازه یک سرزمین بین مان فاصله است امشب که از روحم به من نزدیکتری مینویسم که دوستت دارم. آه خدایا! این دوست داشتن را چقدر دوست دارم
تو را دوست می دارم نمی دانم چرا شاید این طبیعت ساده و بی آرایش من چه عاشقانه است این روز های ابری... و من چه عاشقانه زیستن را دوست دارم...
این دیگه بار آخره دارم باهات حرف میزنم / خداحافظ نا مهربون میخوام ازت دل بکنم سخته ولی من میتونم سخته ولی من میتونم / این جمله رو اینقد میگم تا که فراموشت کنم... همیشه از همان ابتدای آشناییمان در هراس چنین روزی بودم و کابوس خداحافظی را میدیدم اکنون شد آنچه نباید میشد خداحافظ دلیل بودنم خداحافظ . . . فکر میکردم آنقدر از نگاهم بیزار شده ای که دور دور رفته ای… اما دور شده بودی تا پا به پا شدنت را نبینم…و اشکهای خداحافظی را !!... تو که میدانستی با چه اشتیاقی…خودم را قسمت میکنم پس چرا …زودتر از تکه تکه شدنم…جوابم نکردی…برای خداحافظی …خیلی دیر بود…خیلی دیر !!... شبیه برگ پاییزی ، پس از تو قسمت بادم / خداحافظ ، ولی هرگز نخواهی رفت از یادم خداحافظ ، و این یعنی در اندوه تو می میرم / در این تنهایی مطلق ، که می بندد به زنجیرم... و بی تو لحظه ای حتی دلم طاقت نمی آرد / و برف نا امیدی بر سرم یکریز می بارد چگونه بگذرم از عشق ، از دلبستگی هایم ؟ / چگونه می روی با اینکه می دانی چه تنهایم ؟... خداحافظ ، تو ای همپای شب های غزل خوانی / خداحافظ ، به پایان آمد این دیدار پنهانی خداحافظ ، بدون تو گمان کردی که می مانم / خداحافظ ، بدون من یقین دارم که می مانی!... حالا که رفتنی شده ای طبق گفته ات / باشد، قبول…لااقل این نکته را بدان: آهن قراضه ای که چنان گرم گرم گرم در سینه می تپید، دلم بود… نا مهربان.. خداحافظ... روزی صد بار با هم خداحافظی کردیم اما افسوس معنای خداحافظی را زمانی فهمیدم که تو را به خدا سپردم . . . خداحافظ ای قصه ی عاشقانه خداحافظ ای آبی روشن دل خداحافظ ای عطر شعر شبانه خداحافظ ای همنشین همیشه خداحافظ ای داغ بر دل نشسته تو تنها نمی مانی ای مانده بی من تو را می سپارم به دل های خسته... پرستو ها چرا پرواز کردید / جدایی را شما آغاز کردید خوشا آنانکه دلداری ندارند / به عشقو عاشقی کاری ندارند خداحافظ برای تو رهایی / برای من فقط درد جدایی خداحافظ برای تو چه آسان / ولی قلبم ز واژه اش چه سوزان خداحافظ... خداحافظ طلوعم / خداحافظ غروبم خدا حافظ تو ای تنها امیدم / خداحافظ تو ای تنها امیدم . . . خدانگهدار عزیزم اما نمیشه باورم / توی چشام نگاه نکنی این لحظه های آخرم آخه چطور دلم بیاد / چشماتو گریون ببینم . . . میرم ولی این و بدون / چشم انتظارت میشینم میرم ولی گریه نکن / نذار از عشقت بمیرم اگر توو اوج بیکسی / با عکست آروم بگیرم . . .
|
فهرست اصلی
نويسندگان
آخرين مطالب
لینک دوستان
|